بعضی وقت ها با شنیدن بعضی چیز ها نمیدانم باید چه احساسی داشته باشم.فرق بین خنده و گریه خیلی زیاد است اما گاهی اوقات میمانم باید گریه کنم یا قاه قاه بخندم!!خب آخر بعضی چیز های متناقض خیلی به هم نزدیک اند و انسان هم که نمیتواند احساسات متناقض داشته باشد...

************************َ

شنیدم از پرزیدنت اوباما در یک مصاحبه ی علنی پرسیدند به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده ی امریکا مهم ترین دغدغه ی ذهنیتان چیست؟

فکر میکنید چه پاسخ داد؟ گفت جنگ عراق و تمام غیر نظامیانی که کشته شدند و پسر کوچکی که در یکی از روستاهای مرزی عراق همچنان مادرش را صدا میزند، نه! یا این که گفت تمام امریکایی هایی که به خاطر گند های من در جنگ های مختلف از کار بیکار شده اند و الان در گوشه ای افتاده اند. باز هم نه! حتما فکر میکنید گفت نگران نقض حقوق بشر در فلسطین هستم آخر صهیونیست ها تنها پسر بیوه زنی را برده اند و دیگر نیاورده اند. نخیر! خودم که فکر میکنم گفت نگران تغییر وجهه ام در ایالات متحده ام. اما نامرد این را هم نگفت.خیلی چیز های دیگر را هم نگفت.

 با نگاهی متفکر و خیلی جدی گفت: سگم و وزیر دارایی ام.

                                                          

بله،کم ترین موردش این است که سگش را با وزیر دارایی اش برابر و هم وزن قرار داد.چه اشکالی دارد؟؟ او طرفدار حقوق برابر همه ی موجودات زنده است.خب اصلا چرا باید رئیس جمهور ایالات متحده دغدغه های دیگری داشته باشد؟مگر برای مردم مهم است؟من که دلم را به این خوش کرده ام که مردم امریکا دوستش ندارند.وقتی هم دوستش ندارند کمترین عکس العملی در برابر حرف هایش نشان نمیدهند دیگر.اصلا هیچ اهمیتی ندارد که رئیس جمهور مملکتت سگش را خیلی دوست دارد و البته سگش باید هم مهم تراز شوهر بیکار و دختر معتاد و پسر از خانه گریخته ی تو باشد.

بگذریم،راستی اگه یه وقت یه مسول جزئ و نه رئیس جمهور،تو ایران این حرف رو بزنه مردم چه بلایی سرش میارن؟اپسیلون شک ندارم که مردم امریکا خودشون نمیخواستن اینجوری بی عار و نفهم باشند.ولی خب اونها رو اینجوری بار آوردن.اونها رو اینجوری بار آوردن که اگه یه روزی رئیس جمهورشون اونها رو ا ز سگ هم بی ارزش تر دونست هیچییییییییییییییییییییییییییی نگن.که اگه به قیمت بیکاری و بی پولی اونها به خاطر یه مشت صهیونیست اینور اونور جنگ راه انداخت و برج دو قلو منفجر کرد هم هیچیییییییییییییییییییی نگن.که اگه ...

***********************

این جمله رو فقط برای یاد آوری میذارم.یاد آوری به خودم و به اهلش،این جمله ها رو نخونید،بخورید

...تحمل کنید که خدا با صابران است،بغض و کینه ی انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید.با خشم و غضب بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.امام خمینی

 

******************************************************************************************************

 

دل نوشت:نکته مهمی که همه ی ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ،این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا  ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمیشناسند.

به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمیدارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند.ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود  تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند...امام خمینی