اين،ارباب حلقه ها نيست

ملك سليمان را بايد از نگاه قرآن تحليل كرد.حتي اگر بخواهي در باره ي امين زندگاني صحبت كني...سليمان اين ملك، از خدا دستور ميگيرد نه از اسپيلبرگ...فيلمنامه اش را هم از قرآن برداشته اند بدون رعايت كپي رايت.اين ملك، صاحبش پيغمبر خداست :پس لطفا آنرا با «ارباب حلقه ها »مقايسه نكنيد چرا كه خداي سليمان ،تنها «رب عالم» است.اينجا از سحر تقديس نميشود و شرك،محور داستان نيست.اينجا روايتگري با خداست كه جز به توحيد سخن نميگويد...
ملك سليمان فصل نويي خواهد بود با همه ي قوت ها و ضعف هايش...چيزي زيبا تر امام علي (ع) ميرباقري...روايتگري اغراق گونه و دلبخواه ميرباقري ،هرچند فيلم ديني را به وادي جديد برد اما از چنبره ي درام هاي عاشقانه و چرند زن محور بيرون نياورد و الان هم مختار نامه اش كماكان...
البته ملك سليمان چيز ديگريست. نه ازآن جهت كه جلوه هاي ويژه اش ،ويژه ترين جلوه ها در تاريخ سينماي ايران است...نه از آن جهت كه فيلم برداريش در سطح عاليست،نه از ان جهت كه _به قول طالب زاده_بهترين تصوير برداري،صدا و اجراي سواركاري در سينماي ايران ديده ميشود و حتي نه از آن جهت نقص هايش كه فيلم نامه را ،آنكه قرآن نداند،چندان در نميابد.
ملك سليمان همه ي اين ها هست و البته فراتر از همه ي اينها.ملك سليمان براي پر كردن داستان وتكرار مكررات درام به سبك غربي،جاخالي هاي روايت ديني را با ذهن خودش پر نكرده است.بحراني براي جذاب كردن فيلم؛ قطامي ديگر به ملت ما معرفي نكرده است...
براي نشان دادن محبت پيغمبر خدا به همسرش،سري به خانه خودش نزده است...براي روايت كردن قصص انبيا از صراحت در بيان مقاصد آنها نهراسيده است.اما درباره ي محتواي آن حرف زياد است و در باره ي تكنيكش نيز...گرچه از تكنيك چيزي نميدانم.
همين قدر كه پيغمبري براي سياست ورزي ،هميشه با خداي خود حركت ميكند و بزرگي دروغين عالمان با سابقه ،او را از راه باز نميدارد، آنها كه به اندازه دوبرابر سن سليمان،كتاب خدا خوانده اند و با پيغمبران خدا عكس ها داشته اند ورياست جواني كم سن وسال را بر نميتابند.آنها كه تنها ملاكشان سابقه است و نه حال فعلي افراد و بر سر بصيرت بخشي ياران پيامبر سنگ ها مي اندازند ،آنها كه هشيارانه در برابر پادزهر هاي فتنه مي ايستند و ركن« اطاعت از ولي خدا »را در ذهن ها قلب هاي مردم ويران ميكنند. آنها كه تورات تحريف شده شان ،تنها سند اتكاي دين داريشان و تنها معمر درآمدشان است.
سليمان با فتنه هاي عظيم ميجنگد كه توده ي مردمان را فرا ميگيرد و چون بلايي بزرگ بر سر ملكش فرود مي آيند و در اين غبار،جز سخن گفتن و بازداشتن مردمان فتنه زده از سايرين ،راهي نمي شناسد. پيامبري كه يارانش در يقين به پيامبري او و اطاعت از فرمان او به اشارت او دست از گزند فتنه در امان خواهد بود و همه ي اينها را فيلم، خوب به تصوير كشيده است.
لطفا ملك سليمان را با هيچ چيز مقايسه نكنيد. نه با هاليوود نه با ميرباقري و نه ...
